هفته منتقدان کن با همکاری جشنواره بینالمللی فیلم مورلیا (FICM) در مکزیک، چهار فیلم کوتاه از کارگردانان جدید مکزیکی را ارائه کرد: چیزهایی که به شما میگویم اثر دانیلا سیلوا سولورزانو. «فیلم کوتاه» اثر خوزه لوئیس ایزوارد آروبارنا. برو و برگرد اثر خوزه پرمار و دستی زیر برف اثر خوزه استبان پاولوویچ.
ما شروع به ارائه فیلم های هفته منتقدان در جشنواره خود کرده ایم زیرا بخش مهمی برای مکزیک است. این جایی است که گیلرمو دل تورو و الخاندرو گونزالس ایناریتو برای اولین بار کشف شدند.» مدیر FICM دانیلا میشل توضیح می دهد.
از سال 2005 فیلم های کوتاه مکزیکی نیز به کن سفر کرده اند.
ما بسیار خوش شانس بودیم که این همکاری را داشتیم. همچنین رابطه ما با هفته منتقدان را تقویت کرد. ما از پارسال اونجا بودیم [workshop] مرحله بعدی،» او در مورد انتخاب امسال صحبت می کند.
«این فیلمها تنوع و تنوع صداهای مکزیکی را نشان میدهند. همه این فیلمسازان از نقاط مختلف کشور هستند – این فقط مربوط به مکزیکوسیتی نیست. این کشور بسیار ثروتمندی است و اینها داستان های بسیار متفاوتی هستند.»
دانیلا سیلوا سولورزانو در «چیزهایی که به شما میگویم» بر روابط کوتاه و شدید در دنیایی تمرکز میکند که در آن ارسال پیامک و قرار «ما را آزاد و آسیبپذیر میکند».
او میگوید: «من عاشق ساختن فیلمهایی هستم که بتوانم تجربیاتم را در آن به ارمغان بیاورم.
برای اولین سال پس از تولید، به سختی توانستم خودم را در این فیلم شناسایی کنم. من آن را نگه داشتم زیرا نمی توانستم بفهمم چه اتفاقی افتاده است. [But] حس کردن و نشان دادن چیزها خوب است.»
او که علاقه مند به ترکیب فرمت های مختلف بصری بود، این بار به اینستاگرام، متن یا یادداشت های صوتی روی آورد.
میخواستم دنیای مجازی بسازم که دوستانم بتوانند با آن همذات پنداری کنند. چند ماه از همه چیز فیلم گرفتم، صدها پیام فرستادم و احساسات فیلمسازی را تجربه کردم.»
خوزه پرمار بر اساس خاطرات مادرش زمانی که در کمای القایی به سر میبرد، در فیلم «بروم و برگرد» از نزدیک با او آشنا میشود.
«در مکزیک، داستانهای کوچک و صمیمی و ایدههای بزرگ همراه با جاهطلبی ایجاد تغییر اجتماعی هستند. او از تجربیات دشواری که در نهایت منجر به ساخت فیلم شد، به یاد می آورد: «بعد از همه گیری، بسیاری از فیلمسازان شروع به ساختن فیلم به شیوه ای «درونگرا» کردند.
«احساس درماندگی و گناه میکردم: نمیتوانستم در کنار مادرم باشم یا کارهای بیشتری انجام دهم. به دلیل بسته بودن مرزها نمی توانستم به عقب برگردم و احساس بی مصرفی می کردم. ایجاد این تنها راه انجام کاری بود و کم کم راهی برای ایجاد نوع جدیدی از صمیمیت با خانواده ام شد.»
خوزه استبان پاولوویچ برای یک دست زیر برف، درباره یک ماهیگیر که در حال تحقیق در مورد مرگ برادر دوقلویش بود، دو تصویر کشید که مدام در ذهنش می چرخید. مردی که انگار مرده به خودش نگاه می کند. مردی که برای اولین بار برف را می بیند. به موضوعاتی مانند تضعیف خشونت، نهادهای نظامی فاسد و قاتل شدن کودکان پرداخته می شود.
با این وجود، این هنوز یک داستان جهانی است. این در مورد از دست دادن، اندوه، پیوندهای خونی و کرامت انسانی است. در مورد ژانر، احساس میکنم جوهرهای از وسترن وجود دارد که کاملاً با چشمانداز سرزمین من مطابقت دارد.»
برای من، شخصیتها و مناظر یکسان هستند. من از نزدیک با فیلمبردارم، جی. دانیل زونیگا، کار کردم تا زبان بصری فیلم را پیدا کنم. این عکس های 360 درجه، مانند سکانس آغازین، [served] به عنوان ابزاری برای کشف محیط و دنیای درونی شخصیت.”
خوزه لوئیس ایزوارد آروبارنا، که پشت فیلم کوتاه است، به زندگی درونی قهرمان اصلی خود نیز پرداخته است: یک بازیگر ترنس (لوئیزا آلماگوئر) که در صحنه و خارج از صحنه با مشکلات دست و پنجه نرم می کند.
«تاریخ زشتی از بازنمایی ترنس در سینما وجود دارد و فرصتهای بسیار کمی برای بازیگران زن و دیگر متخصصان صنعت ایجاد میکند. تقریبا تمام لوئیزا [previous] برخی از آنها کارگران جنسی بودند. باید اعتراف کرد که این فیلم در مدت دو روز در آپارتمان او فیلمبرداری شد.
او می خندد: «من همیشه فیلمساز بزرگی نیستم، اما خوش شانس هستم که بسیار سازنده هستم.
ما بسیار خوشحالیم که مضامین این فیلم کوتاه به کن منجنیق شده است. وقتی یک ترنس جوان در پایان آن را می بیند، امیدواریم که اینطور باشد [open up the world of] تصویری پیچیده، زیبا و باوقار.»
“طبق تجربه من، ست ها وقتی تنوع داشته باشند بهتر هستند. تنوع از نظر جنسیت، قومیت، سن، رنگ پوست، گرایش جنسی. امیدوارم به زودی این یک عمل رایج شود [stays this way] برای همیشه.”
«به طور کلی، جامعه ما فضای زیادی را باز کرده است. دانیلا میشل می افزاید: در حال حاضر انرژی پر جنب و جوشی در سینمای مکزیک وجود دارد. من همچنین به زنان فیلمساز بیشتری اشاره می کنم – «مثلاً در جشنواره ها برنده می شوند». [Salvadoran-Mexican] تاتیانا هوئزو، و او کارهای خارقالعادهای انجام میدهد – و موفقیتهای بینالمللی از سوی فیلمسازان محلی که الهامبخش کل صنعت بوده است.
“معنای “سه آمیگو” [Iñárritu, del Toro and Alfonso Cuarón] بسیار بزرگ است و آنها از فیلمسازان جوان بسیار حمایت کرده اند. اما بسیاری از این کارگردانان تازه کار دقیقاً به رفتن به هالیوود فکر نمی کنند. مردم بالاخره متوجه می شوند که می توانند در خانه فیلم بسازند و در اینجا حرفه ای داشته باشند.»
بیست و یکمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مورلیا از 20 تا 29 اکتبر برگزار می شود.