فـجـر فیلم فِست

“جدیدترین اخبار و گزارشات فیلمی و فستیوالی در فـجـر فیلم فِست !”

یادداشتی در مورد فیلم “جنگ جهانی سوم” / سینماخانان

“مردی گرفتار عشقی نامتعارف می شود و برای حفظ آن تا سر حد مرگ می جنگد.” این یک نکته مهم از فیلم جنگ جهانی سوم است.

شکیب با بازی محسن تنابنده که نقطه قوت فیلم است، برای معشوق مرده و زنده اش با همه اطرافیانش می جنگد تا جایی که هیتلر وجودش با نقشش در فیلم و آدم هایی که او را یکی می کند. کسانی را که علیه او شهادت داده اند با مرگ یک موش در وحشت هیتلر می کشد. موش می تواند استعاره ای برای فیلمسازان فیلم هم باشد که از دید شکیب مستحق چنین مرگ تحقیرآمیزی بودند.

به نظر می رسد هدف هومن سیدی در فیلم نشان دادن تبدیل یک انسان خوب به یک فرد بد متاثر از شرایط زندگی انسان باشد. اما چگونگی نشان دادن روند این دگردیسی با استفاده از سازوکارهای داستان و فیلمنامه و به تصویر کشیدن آن فرآیند به گونه ای باورپذیرتر هنر فیلمساز است و در غیر این صورت تفاوتی با یک نشریه خبری و نظری ندارد و این نیز دامی است که در آن وجود دارد. فیلمساز غر می زند.

سیدی به دلیل عدم قرارگیری شخصیت اصلی از ابتدا و بازی خوب محسن تنابنده که به تنهایی نقاط ضعف فیلمنامه را به دوش می کشد، به سختی می تواند مفهوم انتقام را باورپذیر کند تا فیلم ارتباط خود را از دست ندهد. با مخاطب .

چرا شکیب دیوانه وار عاشق لادن است؟ فیلمنامه چیزی که با دیوانگی شکیب مطابقت داشته باشد به ما نمی دهد.

چرا شکیب لادن را سر صحنه فیلم پنهان می‌کند و بعد ادعا می‌کند که در زمان سوختن لادن از آتش‌سوزی در لوکیشن چیزی نمی‌دانست، با توجه به اینکه چقدر برای گروه فیلم‌برداری مهم بود که افراد دیگری وارد لوکیشن نشوند؟ آیا این شکیب نیست که حقیقت را از گروه فیلمبرداری پنهان کرد (پنهان کردن لادن) و باعث مرگ لادن شد؟

اگر دو طرف این جنگ (شکیب و گروه تولید فیلم) حقیقتی را از یکدیگر پنهان کرده باشند. آیا جرم شکیب به این دلیل که اساساً مقررات گروه تولید فیلم را زیر پا گذاشته بود، جدی تر نبود؟

چرا داستان فیلم اینقدر ناشیانه در کنار شکیب قرار می گیرد؟ انگار به او ظلم شده و گروه سازنده فیلم مظلوم واقع شده اند. با این حال، به گفته نویسنده، چنین نیست. چون فیلمنامه نمی توانست چنین چیزی را توجیه کند.

اتفاقاً این یک پایان باز ارائه می دهد که هم باعث افتخار فیلمساز می شود و هم تماشاگر را پس از خروج از سینما به چالش و فکر فرو می برد.

متأسفانه پیام پنهان فیلم که ممکن است فیلمساز آن را تکذیب کند این است؛ دفاع از انتقام کور است. درست مانند آنچه که هیتلر در جنگ جهانی دوم به دلیل حقارت آلمان در جنگ جهانی اول به جهان آورد.

سینما/ مهدی هاسیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *